پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۱۲۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

هنوز حرف برهام تمام نشده بود که آتریسا سراسیمه به آن جا رسید.

- بچه‌ها انگار یه خبراییه چون تیر و کمانم داره نور...

با دیدن بقیه‌ی اشیا که همگی میدرخشیدند حرفش در دهان ماسید.

بلافاصله بر خود مسلط شد و شروع به جمع کردن وسایل کرد.

- زود باشید جمع کنید باید از این جا دور بشیم، این اشیا باستانی هستن و درخشیدنشون نشانه‌ی خوبی نیست.
احتمالا دارن به ما هشدار م

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نیلوفر آبی

    00

    یعنی واقعا برهام مرد ای وای یعنی چی میشه ممنون بی صبرانه منتظر پارت بعدیم

    ۴ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    ممنون که نظرت رو برام نوشتی💖

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.